سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صمیمانه ...

صفحه خانگی پارسی یار درباره

یک دعای متفاوت

    نظر

به نام او که هرچه کردیم به چشم کرمش زیبا بود

یک

دعای

متفاوت

ای خدای بزرگ ! کمک مان کن تا به خاطر بیاوریم آن کسی که دیشب در خیابان راه ما را بست ، مادر تنهایی بود که آن روز بعد از نه ساعت کار می راند که با عجله به طرف خانه اش برود تا شام درست کند ، به درس بچه ها برسد ، رخت ها را بشوید و چند دقیقه با ارزش را کنار فرزندانش بگذارند .

کمک مان کن تا به خاطر بیاوریم آن مرد ژنده پوش و بی تفاوتی که هیچ تلاشی برای ایجاد یک تغییر مثبت در زندگی اش نمی کند ، شاگرد مدرسه مضطرب نوزده ساله ای بود که همه حواسش در پی امتحانات نهایی اش بود و می ترسید نتواند برای ترم بعد وام تحصیلی بگیرد و مخارج تحصیلاتش را بپردازد .

خدایا ! به یادمان بیاور آن آدم بی تفاوتی که هر روز در یک گوشه نشسته و گدایی می کند ( در حالی که باید کار کند ! ) اسیر اعتیادی است که ما فقط می توانیم آن را در وحشتناکترین کابوس های شبانه مان ببینیم .

کمک مان کن تا به خاطر بیاوریم آن زوج پیری که آهسته و با زحمت در راهروی فروشگاه ( ضمن سد کردن راه دیگران ) قدم می زنند و از لحظات خود بهترین استفاده را می برند ( اگرچه نتیجه آزمایش های هفته گذشته زن نشانگر این بود که آخرین سال خرید مشترک آن دو خواهد بود ) می خواهند که این لحظه های آخر را با هم مزمزه کنند .

ای خدای بزرگ ! هر روز به یادمان بیاور که از میان همه نعمت هایی که به ما ارزانی داشته ای ، بالاترین آن محبت است ، اگرچه کافی نیست که فقط به عزیزانمان محبت کنیم .

خدایا ! دلهامان را بگشا ، نه فقط به روی نزدیکان بلکه به روی همه انسانها.

یاریمان کن تا دیر قضاوت کنیم و زود ببخشیم .

یاریمان کن تا شکیبایی ، هم دلی و مهربانی کنیم 

 " آمین"